سایت جـامع آستـان وصـال شامل بـخش های شعر , روایت تـاریخی , آمـوزش مداحی , کتـاب , شعـر و مقـتل , آمـوزش قرآن شهید و شهادت , نرم افزارهای مذهبی , رسانه صوتی و تصویری , احادیث , منویـات بزرگان...

مدح و وفات حضرت خدیجه سلام‌الله‌علیها

شاعر : داود رحیمی
نوع شعر : مدح و مرثیه
وزن شعر : مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن
قالب شعر : غزل

زکـیّه هـستی و هـستی نماد عـفّـت هم            سر است از همگان یا خدیجه نامت هم

شـبـیـه فـاطــمـه اُمُّ الائــمّـه ای مــادر            امـامـت از تـو بـقـا دارد و نـبـوّت هم


همین که حضرت مولا شده است دامادت            گـواه مـن کـه تـویی مـادر ولایـت هـم

تویی که فاطمه از دامن تو فاطـمه شد            بعـید نیست بـیابـی مـقـام عـصـمت هم

قـیـام کـرد محـمـد به پـشت گـرمی تو            قـوام یافـتـه از تـو قـیـام و نهـضت هم

تو به قریش نشان داده‌ای که در این راه            به ذوالفـقـار شبـیه است گاه ثروت هم

دل از رسـول خـداوند آن چـنان بردی            که رشک برده به تو واژۀ حسادت هم

زنان دیگـر خـتم الـرسل کجا تو کجا؟            نـمی‌رسـنـد دگـرهـا به گـرد پـایت هم

تو پا به پای پیـمـبر نـماز می‌خـواندی            به دین درآمـده بـودید قـبل بـعـثت هـم

از آن زمان که نبی بود، بوده‌ای با او            نه قبل بعثت و هجرت، که قبل خلقت هم

چـنان به پـای پیـمبر صبـور بودی که            مرید صبر تو شد صبر و استقامت هم

پس از تو فاطمه مانده است و دردهای رسول            رسیـده ارث به او بسـتن جـراحت هم

تو رفتی و سرش آمد هرآنچه ترسیدی            و ماند روی زمین آخـرین وصیت هم

نقد و بررسی